الكساندر (شمس الدين) واسيلينوف محقق و پژوهشگر بلغاري متولد 1962 ميلادي در شهر صوفيه بلغارستان است. وي به هفت زبان انگليسي، فرانسه، اسپانيايي، روسي، عربي، تركي و فارسي تسلط كامل دارد و تحصيلات خود را در رشته زبان عربي تا سطح فوق ليسانس در دانشگاه صوفيه گذرانده و در حال حاضر مشغول تحصيل در دوره دكترا در رشته تصوف است. واسيلينوف در سال 1989 به دين اسلام گرويد و چنان كه خود ميگويد آشنايي با قرآن مهمترين علت اسلام آوردن وي بوده است.
او همچنين طي مطالعاتي كه در حوزه عرفان اسلامي داشته به شدت تحت تأثير كساني نظير امام علي (ع)، ابن عربي، سهروردي و مولانا قرار گرفته و در حال حاضر نيز رياست مؤسسه خيريه مولانا جلال الدين رومي را در شهر صوفيه بر عهده دارد. با اين قرآن پژوه بلغاري گفت و گويي انجام شده كه از نظر خوانندگان گرامي ميگذرد.
البته اين موضوع، موضوعي بسيار گسترده و طويل است اما در نهايت اختصار ميتوانم بگويم موضوع عرفان علم لدني و علم قدوسي است و ما مسلمانان اين علم را از قرآن و از حضرت پيامبر (ص) ميگيريم. به عبارت ديگر علم عرفان علم نقطة الحق و علم جوهر است و من فكر ميكنم همه ما بايد تلاش كنيم تا به اين نقطه و اين جوهر برسيم.
بعد از سهروردي ميبينيم ملاصدرا نيز همين مسئله را تعقيب ميكند. سهروردي با آن كه در مسئله فلسفه خيلي عميق بود از قرآن چيزهاي بسياري گرفت. در مورد مولانا نيز همان طور كه همه ما ميدانيم مثنوي او بهترين و عميقترين تفسير قرآن است. و ابن عربي اين استاد تأويل و بحث در درون قرآن همه امثالي را كه ارائه ميدهد از قرآن است البته با تأويل عرفاني و معتقد است كه اصلاً قرآن محيط بر همه چيز است. بنابراين ميبينيم كه همه عرفا ارتباطي قوي و عميق با قرآن داشتهاند.
همان طور كه پيش از اين گفتم عرفان با درون و جوهر ما ارتباط دارد. از نظر عرفان هريك از ما تجلي يكي از اسماء الهي است، اين خيلي جالب است و معنايش اين است كه خداوند با هر يك از ما كار خاص دارد و ارتباط ميان انسان و خدا يك ارتباط سرمدي و دائمي است كه هرگز منقطع نميشود يعني از ازل بوده و تا ابد هم ادامه خواهد داشت. خداوند خود ميفرمايد از رحمت خدا مأيوس نشويد، چرا؟ بر اين كه رحمت از نظر عرفاني يعني وجود دادن اما بسياري از ما رحمت را به معناي ديگري تعبير ميكنيم.
ما بايد به ديگران توضيح دهيم كه وجود ما در دنيا موقت و فاني است اما حقيقت انسان فاني نيست براي اين كه حقيقت از خداست و مهمترين پيام ما اين است كه انسان با عشق و محبت ميتواند به سعادت حقيقي دست يابد.
از سوي ديگر ما ميبينيم خارج از اسلام حملات زيادي بر عليه اسلام ميشود و جوانان امروز به عرفان فكر نميكنند بلكه آنها بيشتر به دفاع از اسلام بر ضد اين هجوم ميانديشند، يعني اين كوشش براي عرفان نيست بلكه براي دفاع از اسلام است.
بنابراين در اين زمينه چند دليل را ميتوان برشمرد: يكي فقر كشورهاي اسلامي است يعني مسلمانان هنوز نيازمند نان و كار و عنايت اجتماعي هستند. ديگر اين كه ميان عرفان قديم و عرفان عصر حاضر انقطاع وجود دارد و دليل سوم نيز هجوم غرب بر ضد امت اسلامي است كه همه اينها باعث شده عرفان اسلامي به درستي شناخته نشده اما با اين حال الحمدلله در ايران عرفان بالايي وجود دارد بويژه بعد از انقلاب اسلامي. از مهمترين دستاوردهاي انقلاب ايران كه به دنيا عرضه كرد اين امكان بود كه عرفان اسلامي بار ديگر جايگاه خود را پيدا كند و در ايران كتابهاي بسياري در اين زمينه وجود دارد و اين خيلي خوب است.
حق اليقين چيست؟ حق اليقين درجه تشهد و شهود است و عرفان نيز همين كشف و شهود است. مسئله عرفان در قرآن به اشاره آمده و ما از قرآن اشارات را ميگيريم براي اين كه كتاب به انسان علم عالي ميدهد هم براي مردم عوام و هم براي خواص. براي مثال قرآن درباره علم لدني به اشاره در قصه موسي (ع) و خضر (ع) سخن ميگويد.
خضر علم لدني داشت و حضرت موسي اين علم را نداشت، قرآن در اين داستان به اشاره ميگويد كه دو تا علم داريم علم ظاهري و علم لدني.
چنان كه گفتيد در قرآن به كرات بر مسئله عقل و تفكر تأكيد شده اما در كنار اينها قرآن بر واژه تذكر نيز تأكيد ميكند «لعلهم يتذكرون».اين تذكر چيست؟ يعني چيزي را فراموش كردهايد و حالا به ياد ميآوريد! اين مسئله خيلي جالب است، اما چه چيزي را فراموش كردهايم كه حالا بايد به ياد بياوريم. اين همان علم كشفي و شهودي است و ميتوانيم ميان اين تذكر در قرآن و علم افلاطون ارتباط برقرار كنيم. او هم ميگويد همه زندگي تذكر و يادآوري است يعني ما چيزي را فراموش كردهايم و بار ديگر آن را به ياد ميآوريم.
Golestan Quran Weekly, Serial 148, N 104